من هنوز فکر تو بودم وقتی آینه ها شکستن
وقتی آسمون فرو ریخت دریاها به خون نشستن
من هنوز فکر تو بودم وقتی پروانه باختن
وقتی مرغهای مهاجر روی آب خونه میساختن
♫♫♫
من تمومه بودنم رو با تو قسمت کرده بودم
من به چشمای نجیبت عمری عادت کرده بودم
از منه گم شده بگذر اگه پاییزیو سردم
اگه از نبودن تو لحظه ای گلایه کردم
♫♫♫
با تو دنیای کوچیکم غرق آرامشو رویاست
که یه لحظه داشتن تو داتشن تمام دنیاست
تو یه حسه ناشناسی مثله رقصه شعله در باد
عشق تو جونی دوباره به تن عاشق من داد
♫♫♫
من تمومه بودنم رو با تو قسمت کرده بودم
من به چشمای نجیبت عمری عادت کرده بودم
از منه گم شده بگذر اگه پاییزیو سردم
اگه از نبودن تو لحظه ای گلایه کردم
♫♫♫
من هنوز فکر تو بودم وقتی مهتاب گریه میکرد
وقتی تک قناریه باغ از خدا گلایه میکرد
من هنوز فکر تو بودم وقتی تو به شب رسیدی
وقتی حتی تویه خوابم منو یک لحظه ندیدی
♫♫♫
من تمومه بودنم رو با تو قسمت کرده بودم
من به چشمای نجیبت عمری عادت کرده بودم
از منه گم شده بگذر اگه پاییزیو سردم
اگه از نبودن تو لحظه ای گلایه کردم
